سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بهمن 85 - جوکستان
ای گرامی ترینِ گرامیان و نهایتِ آرزوی خواستاران ! تو سرور منی که درِ دعا و توبه را برای من گشودی. پس درِ قبول و اجابت دعا را بر من مبند . [.فاطمه علیه السلام ـ در دعایش ـ]
 
   
 

نویسنده:  مدیر وبلاگ  جمعه 85/11/27  ساعت 4:40 عصر .

 

اسمت رو باغچه نوشتم . شکفت! روی درخت نوشتم .میوه داد . توی صحرت نوشتم . لاله زار شد !آخه عزیزم پشکل هم اسم شد ؟!

اگر زنبور دنبال یه گل خوشگل می گشت جون هر کی دوست داری نگو من کجام .

پینوکیو می ره سر خاک باباش می گه : عروسکی بودم برات . که تو بهم نفس دادی

بی معرفت شدی .... محل نمی ذاری.... اس ام اس نمی دی ...... خمودتو واسه ما می گیری .....این همه بی محلی واسه چیه ؟حالا خوبه فقط چی توز از عکست برای تبلیغ استفاده کرده !

براساس آخرین کشفیات باستان شناسان عامل قتل هابیل . تبعیض بین فرزندان بوده . چون آدم فقط به هابیل می گفته : مربا بده بابا !

از این به بعد اس ام اس هایت را برای حیف نان بفرست او به ما ابلاغ می کند . ما با رعیت جماعت اس ام اس بازی نمی کنیم .

تو این ساعت قرار بود تو جنگل یه جلسه ی مهم بر قرار بشه ولی نمیشه می دونی چرا؟ آخه این الاغه نرفته جلسه و داره اس ام اس  می خونه !

چشمهای درشت و زیبایت را که به من می دوزی  و با لبهای زیبا آواز می خوانی . احساس می کنم که بیش از  همیشه عاشقت هستم . تو زیبا ترین قورباغه ی این برکه ای


 
 

نظر شما()



 

لیست کل یادداشت های این وبلاگ

 
 
 


وبلاگ من
 

ایمیل

 
 
 

پیوندهای روزانه
 

تعداد کل بازدید
 

تعداد بازدید امروز
 

تعداد بازدید دیروز
 

درباره خودم
بهمن 85 - جوکستان  

لوگوی خودم
بهمن 85 - جوکستان  
 

فهرست موضوعی یادداشت ها
 

آرشیو
 

اشتراک
 

جستجو

در متن یادداشت و پیام